۲ ۱

 

دلم برای نوشتن تنگ بود . هست . 

خیلی تنگ . برای وبلاگ قدیمی . برای دلنوشته های قدیمی . برای حال خوب وبلاگی .

۲ ۱...

 

هیجان دارم.هیجان رنگ زدن روی بوم .طرح زدن روی بوم.هیجان رنگ های آبی و سبز را . از روی عکسی که اتفاقی و بی منظور خاصی گرفتم.

هیجان شنبه و باشگاه را . هیجان کتابی که هفته ی بعد ان شا الله به دستم میرسد.هیجان کلاس امروز را . با وجود اینکه خیلی تمرین نکرده ام هیجان دارم.

فقط کاش این درد آرام میگرفت . دردی که نمیدانم چی ست . نمیخواهم بدانم .

۲ ۱...

 

 

لعنت به ترس . لعنت ...

ترس مرا میترساند . من ِ پر از جسارت را . پر از بلند پروازی . من ِ پر از جرات .

 

۲ ۱...

 

سخت تر از آنچیزی بود که فکرش را میکردم . نقاشی .

 

۲ ۱...

 

مشکل ِ ولی ممکن ِ 

پ.ن ۱ : زر ِ اضافی !

پ.ن ۲ : هیچوقت نباید با دیگران درمورد اهداف و خواسته ها و رویاهایم صحبت کنم.گند میخورَد .

پ.ن ۳ : تکنیک ب ت ب ن .بی توجه به نتیجه .

پ.ن ۴ : نه کلاس رفتم . نه دستم به قلم رفت . و دچار نوعی سندروم شده ام .

پ.ن ۵ : یک جوان بیست و چند ساله ی جویای کار ! و همچنان امیدوار =]:

۲ ۱...

 

من مانده ام و دو عدد کتاب خوانده نشده که باید پا به پای پاراگراف به پاراگراف شان فکر کنم و فکر کنم و به چالش کشیده بشوم .

منم و چند عدد فیلم که دربدر زیرنویس انگلیسی شان میگشتم و امروز پیدا کردم و از الان به بعد باید با دیکشنری و کتاب زبان ببینم شان !

و همچنان کار , بی کار =]:

۲ ۱...

  یکی از خوشایند ترین عادت هایم ، خوردن بستنی ِ آب شده  است .بستنی لیوانی را به بستنی چوبی ترجیح میدهم . و بستنی چوبی ِ ۵۰۰ تومانی را به کل بستنی های رنگ و وارنگ ِ ۴۰۰ هزارتومانی ! پ.ن ۱ : کتاب بادبادکْ باز را خوانده اید ؟ بخوانید . پ.ن ۲ : حین تلفظ اسم کتاب ، به علامت سکون روی حرف ک توجه کنید . ۲ ۱...ادامه مطلب

 

اسم مذهبی نگذارید روی بچه هایتان . و اگر میگذارید بدانید و آگاه باشید که مسئولیت دارد . انسان بار بیاوریدش .

درست تربیتش کنید . 

نیمی از مسئولیتِ حس بدی که به اسم خدیجه و حسن دارم بر گردن مادربزرگ است .

پ.ن ۱ : یک سری اسم ها هم انگار از ازل مختص سالمندان است ، مثل جعفر . علی اکبر . قاسم . عیسی . موسی . 

پ.ن  ۲ : خدا عاقبت ما را با حاج آرتان ها و حاج آیدین ها بخیر کند !

پ.ن ۳ :   »]:

۲ ۱...

 

از زمانی که بادبادکباز را خوانده م برای افغانی ها احترام خاصی قائلم . برای افغانی های هزاره ای شیعه بیشتر . هزاره ای هایی که هنوز مظلوم اند . هنوز منفور اند . همه ی آنها برایم به نوعی حسن هستند . حسن با شرافت و با وفا .

امیر . امیری که رشد میکند و به بلوغ میرسد .

صاحب . که تمام عمرش را با حس گناه سپری کرد .

سهراب . یکی از هزاران کودکی که کودک نیستند .

 

# بادبادکباز ۲ ۱...

  عادت کرده ای . خو گرفته ای . با رکود و گنداب .  وقتی با لجن برکه خو بگیری از رهایی میترسی . از تغییر میترسی . تحول برایت یک کار عجیب و بسیار غریب است که اصلا حس خوبی به آن نداری . مثل زمانی که برای اولین بار کتاب سفارش دادی و حس خوبی نداشتی که بفهمد کتاب برایت پست شده .  الان هم حس خوبی نداری از ۲ ۱...ادامه مطلب